حدودا بیست سال است که هر چند یکبار در یکی از کشورهای اروپایی واقعه عجیبی اتفاق می افتد . داستان هم این است که شب می خوابند و صبح که بیدار می شوند می بینند که در مزارع گندم دایره های بزرگی ایجاد شده است . این اتفاق نمی تواند عادی و یا شوخی و جعلی باشد . گذشته از این یک شبه نمی شود چنین اشکالی را با آن دقت در مزارع ایجاد کرد
به عنوان مثال اشکالی که در شب ۲۳ ژوئن ۱۹۹۱ در یکی از مزارع گراسدورف در آلمان ایجاد شده است بقدری عجیب و غریب و از نظر هندسی کامل بود که جاذبه توریستی پیدا کرد . براستی این هنرنمائی ها را چه کسی انجام می دهد ؟ چه کسی قادر است یک شبه و در تاریکی شب این چنین شاهکارهایی را خلق کند ؟ ماجرا از ۱۹۸۱ و زمانی که چیزه فوت هد ( کشاورزی از نواحی جنوبی انگلیس ) سراغ پت دلگادو ( مهندس بازنشسته ) رفت شروع شد . او گفت : آقای مهندس بیائید ببینید چه بلائی سر مزرعه من آمده . نمی دانم کدام از خدا بی خبری شبانه گندمزار مرا دایره دایره سوزانده . ولگادو هم می گوید : گزارش کشاورز را با وجودیکه آدم صادقی بود ابتدا جدی نگرفتم ولی به اصرار او برای مشاهده محل به آنجا رفتم.در محل کم مانده بود عقل از کله ام بیرون بپرد . وسط گندمزار دایره ای به قطر ۱۷ متر و در کنار آن دو دایره کوچکتر مشاهده می شد . فوری حدس زدم که اینکار نه شوخی است و نه عادی . اصولا از این نوع شوخی ها در آن حدود مرسوم نبود . یک مشت مردم زحمتکش در این ناحیه زندگی ساده و بی پیرایه ای داشتند . من سخت فریفته زیبایی و بی نقصی شکل دایره شدم و تعجبم بیشتر از آن جهت بود که این اشکال یک شبه و از هیچ بوجود آمده بودند و این نمی توانست ساده و طبیعی باشد . دلگادو به دفتر چند روزنامه و مجله تلفن زد و بزودی سیل خبرنگاران و عکاسان آن کشاورز را اشباع کرد .
بدین ترتیب بود که داستان دایره های گندمزار به اطلاع افکار عمومی جهان رسید . اما باید گفت که در انگلیس این اولین ماجرا از این نوع نبود . در ۱۹۷۶ نیز عین همین حادثه اتفاق افتاده بود و در کشورهای دیگر نیز چنین شده است . مثلا در ۱۹۷۴ در کانادا . از آمریکا نیز گزارشات مشابهی رسیده بود ولی آمریکائیها همیشه اشکال مرموز را به بشقاب پرنده و سکنه فضا نسبت داده و از کنارش بی تفاوت گذشته اند . رویهم رفته در این زمینه از گوشه و کنار دنیا آنقدر روایت و داستان رسیده که مثلا نمی توان نظر داد که حادثه سال ۱۹۷۶ انگلیس اولین حادثه از این دست بوده است یا نه ؟ گفتنی است که در هرتفورد شایر ( در انگلیس ) تمامی یک مزرعه بزرگ را یک شبه دایره دایره کردند و در نتیجه محصول آن خسارت فراوانی دید . در این بین بحران دایره های گندمزاری متوقف نشده است بلکه توسعه نیز یافته است و جالب است که اشکال هندسی سال به سال هندسی تر و پیچیده تر و پرکارتر شده اند . در ۱۹۹۰ در هلند و ایتالیا نیز دایره های مشابهی در مزارع گندم دیده شد و در ۱۹۹۱ در المان . همچنین در گندمزارهای شلسویگ هولشتاین . در اینجا این سوال مطرح می شود که چرا همیشه در گندمزار ؟ و چرا همیشه شبها دایره ها بوجود می آیند ؟ البته دانشمندان در پی کشف علت و عامل این اشکال هندسی هستند ولی متاسفانه تا کنون چیزی دستگیرشان نشده است .
بعضی از آنها هم موضوع را از جنبه فیزیکی پیگیری می کنند . ژاپنی ها موضوع را آنقدر جدی تلقی کرده اند که هیئتهایی را برای بازدید از این دایره ها به اروپا و آمریکا فرستادند . نظر نهائی اینست که این اشکال ثمره هنرنمائی موجودات فضائی باهوشی است که سوار بر بشقاب پرنده به زمین می آیند و بوسیله اشکال مرموز برای ما پیغام می گذارند و دوباره به سیاره خود برمی گردند ( که البته هنوز معنی اش را نفهمیده ایم ) راستی آنها با این طرحهای سمبولیک قصد دارند به ما چه بگویند و چه چیزی را به ما بفهمانند ؟ اگر می دانستیم یا حتی کمترین چیزی از آن می فهمیدیم معما حل می شد . اما قبل از دقت در اصل قضیه باید دانست که اصولا اوضاع از چه قرار است . در زمینه شایعات مربوط به بشقاب پرنده یا تماسهای فضائی در سالهای اخیر دوایر گندمزاری عینی تر و حقیقی تر از همه است و رویهم رفته ارزش آن را دارد که بررسیهای علمی روی ان صورت بگیرد .
نکاتی هستند که شاید بشود آنها درا برای کشف حقیقت مورد بررسی قرار داد :
* بیشترین دوایر گندمزاری انگلیس در حول و حوش تعدادی از اماکن ماقبل تاریخی مانند استونه هنگه و اوه بری و اسبهای سفید ( وایت هورس ) در وستبری که خودشان هم اسرار آمیز هستند بوجود آمده اند .
* آزمایشها و بررسی های شبانه با کمک دوربینهای مادون قرمز و میکروفنها ثابت کرده اند که این اشکال عجیب و غریب و شاید در باطن پرمعنی شب هنگام و در کوتاهترین زمان و بدون ایجاد کمترین سر و صدائی یا تظاهرات عینی و گوئی که بطور صد در صد نامرئی بوجود آمده اند .
* این اشکال در طول ۲۰ سال گذشته هندسی تر و هنری تر و پیچیده تر و پر طرح تر شده اند . مثلا دایره ها بزرگتر شده اند . گاهی دایره ها مانند حلقه های سمبل المپیک تو در تو هستند و در یک مورد هم یک مثلث هم به انها اضافه شده است . اشکالی هم شبیه حشرات و ماهیها عینا مانند آثار نقاشی ماقبل تاریخ که در غارها کشف شده اند دیده شده اند . اوج هنر این اشکال را می توان در سه گوشه ( داربری ) و انسان یسبی در نزدیکی ایکلتون ( در جنوب کمبریج ) دید . در کل کسی که این اشکال را ایجاد کرده است در نوعی خط تصویری نظیر خط هیروگلیف مهارت داشته و خواسته با زبان بی زبانی به ما چیزهایی بگوید .
* برخی از محققینی که ماجرا را مورد بررسی قرار داده اند می گویند که این اشکال از فضا و با کمک نوعی اشعه شبیه اشعه لیزر دایره وار سوزانده می شوند و بعید نیست که در عین عمل صدای خش و خش مانندی هم بلند شده باشد . ولی در کل از روی شکلهای این مزارع باید نتیجه گرفت که فاعل هر کسی که باشد روحیه اعتدالی دارد و از هندسه و هنر چیزهایی سرش می شود و در ضمن با طبیعت هم سر و کار دارد . بطور کلی می توان گفت که آنها موجودات بی آزار و صلح جوئی هستند و می خواهند خود را به نحوی از انحاء با طبیعت زمین تطبیق دهند و به ما حالی کنند که ما هم هستیم .
* نیرویی که بتواند ساقه های گندم را خم کند الزاما باید ویژگیهای خاصی هم داشته باشد . چون در بعضی از گندمزارها ساقه های گندم در این اشکال بریده و یا سوزانده نشده اند بلکه خیلی تمیز و پاکیزه با زاویه ۹۰ درجه خم و خوابانده شده اند . یعنی به بوته گندم امکان داده شده است که به رشد خود ادامه دهد ولی نه بصورت قائم بلکه بصورت افقی
* مساله کشف و تشخیص آثار رادیواکتیو در این اشکال موضوع را پیچیده تر کرده است . در تمام اشکال آثار تشعشعات رادیو اکتیویایی بتا و گاما ( البته با شدت ضعفهای متفاوت ) تشخیص داده شده است و آزمایشگاهها نظر داده اند که در بعضی از مزارع مقدار اشعه بتا و گاما زیاد و در برخی کم است
http://ufo-iran.persianblog.ir
نظرات شما عزیزان: